حال بهتر
دوشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۰ ق.ظ
گریه هایم حسه دیدار مکرر می دهند
درد هایم وعده ی یک حال بهتر می دهند
در میان جمعیت حیران و ویران مانده ام
عکس هایت هم برایم زخم بستر میدهند
آن همه فریادهایم مصرعی را هم نداد
این سکوت و بغض من ده جلد دفتر می دهند
کافه ها را من وَ تو آنقدر با هم رفته ایم
قهوه مان را کافه ها هر بار از بر میدهند
کوچه ها وقتی تو هستی هی حسودی می کنند
هر سری من را مجال حرف کمتر میدهند
گرچه بی تو پیش از اینها چند دفه خندیده ام
خنده هایم با تو احساسی چو شبدر می دهند
۹۵/۰۹/۰۸