یار

اشعار سید مصطفی موسوی انابت

یار

اشعار سید مصطفی موسوی انابت

۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

تا باشم همچون ماهی از آب تو می خواهم
حوض منی امروز باش فردا نمی خواهم
تنها شدم ، این گریه ها باشد برای بعد
من درد دارم عطر گیسوی تو می خواهم
از گوشه مسجد ، عمری را خدا جستم
اکنون خدا را از ته میخانه می خواهم
می گریم و می نالم از این غربتِ امشب
دیوانه ام هم صحبتی دیوانه می خواهم
می خوابم و خوابم نمی آید بر این بالش
اینک برای خواب خود یک شانه می خواهم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۶ ، ۰۱:۰۹

بار الهی چه کنم دوری دلدار را

وین قفس این دل رنجیده و تبدار را

این دل من در گرو یاد اوست

با نفسی خسته و بیمار را

چشم براهت شده ام تاسحر

تا بکشم من غم ناهید جگرخوار را

باغ و گل و دشت خجل از بوی تو 

وین گلِ گمگشته ز انظار را

تاب ندارد دل سید به صبر 

خون شده جور دگر این بار را

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۱۲

در این جهان که جهان های دیگری دارد

جهان من از تو خبر های دیگری دارد


من عاشقم ولی دعاهای تو مرا کردند

فرشته ای که بالهای دیگری دارد


هزار مرتبه سوختم و یکی ندانستم

که عاشقی ، خون جگرهای دیگری دارد


تویی که خفته در این راه ، راه طولانی

بگوش ،که جاده کوه وکمرهای دیگری دارد


دری اگر گشوده نشد غم مخور تو ای بانو

جهان دریست که در های دیگری دارد


وعشق،همان جاده هایی که آسان رفت

ره از میان دره خطر های دیگری دارد


همیشه هم دل سید اجابتی نشنید

دل شکسته هنرهای دیگری دارد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۱۹:۱۹

به دم برنی که دنیا پر ز آه است

سزای عاشقی اینجا گناه است

به دم بر نی که سوزی دارم امشب

ز دیده تا به دل غم بارم امشب

من و پروانه و شمع و صبوری

به دم بر نی تو از این درد دوری

به دم بر نی که دارم آه باطل

شدم چون آهوی افتاده بر گل

بنال ای نی که سید بی قرار است

پر از غم بوده و بی غمگسار است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۱۹