از رفتن نگو
پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۲:۵۴ ب.ظ
حرف حرف این غزل تقدیم عشقت می کنم
دین و ایمان منی وقتی نگاهت می کنم
عقل و ایمانم تویی ای باعث آرامشم
بی جهت گاهی شده فکر سجودت می کنم
حرف از رفتن نزن ای همدم تنهایی ام
تو بمان ، من زندگی را نذر چشمت می کنم
همچو نامت مثل ناهیدی درون سینه ام
سینه ام را همچو قصری من برایت می کنم
عشق من ای تو دلیل و باعث آزادی ام
بودنت را بیت ، بیت شعری برایت می کنم
عمر من ، من عاشقم ،یک سیدی اهل دلم
این غزل را سنگ فرش زیر پایت می کنم
۹۵/۰۹/۰۴